امشب شب مهتاب نیست
پنجشنبه, ۱۶ دی ۹۵
همانطور که قبلاً هم شعری را آقای فاضل نظری و از کتاب "آنها"ی ایشان نقل کردم، امشب هم در مرور کتاب "اقلیت" ایشان، شعری با عنوان خواب را خواندم و بسی لذت بردم. گفتم آن را اینجا بنویسم، شاید شما هم از خواندن این شعر لذت ببرید.
گرچه میگویند این دنیا به غیر از خواب نیست
ای اجل! مهماننوازی کن که دیگر تاب نیستبین ماهیهای اقیانوس و ماهیهای تنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چارهای جز آب نیست!ما رعیتها کجا! محصول باغستان کجا؟!
روستای سیبهای سرخ، بیارباب نیستای پلنگ از کوه بالا رفتنت بیهوده است
از کمین بیرون مزن، امشب شب مهتاب نیستدر نمازت شعر میخوانی و میرقصی، دریغ!
جای این دیوانگیها گوشه محراب نیستگردبادی مثل تو یک عمر سرگردان چیست؟
گوهری مانند مرگ اینقدر هم نایاب نیست!...
پنجشنبه, ۱۶ دی ۹۵
این بیت از شعر واقعا بر دلم نشست
بین ماهیهای اقیانوس و ماهیهای تنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چارهای جز آب نیست!
ممنون از یاد آوری این شعر زیبا
شاد باشید