روزنوشته های بهروز ایمانی‌ مهر

#نوشتن_را_دوست_دارم
روزنوشته های بهروز ایمانی‌ مهر
:: می‌نویسم نه از آن رو که حرفی برای گفتن دارم؛ بلکه به این خاطر:
"که بیشتر فکر کنم".
"که بهتر و درست‌تر و دقیق‌تر فکر کنم".
" که بیشتر کتاب بخوانم".
" که دایره ندانستنی‌ها و نفهمیدنی‌هایم روز به روز وسیع‌تر شود".
"که ...".

آخرین نوشته‌ها

آخرین نظرات

پیوندها | * دوستان متممی‌ام

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقایسه» ثبت شده است

   چند روزی از مشاهده مجدد فایل تصویری رقابت می‌گذرد. که البته از آن، نکته مهمی را دریافتم که: رقابت در ذات خود همراه با مقایسه است. همچنین حدود 5 یا 6 هفته پیش بود که پستی از محمدرضا شعبانعلی که "در حال مقایسه چه چیزهایی هستیم؟" را خواندم و امروز به بهانه نوشتن این مطلب دوباره آن را مرور کردم. در این مدت، در زمان‌های مختلف و به بهانه‌های گوناگون، هم در مورد این موضوع فکر کردم و هم کمابیش با دوستان و اطرافیانم در اینباره صحبت کردم.

نکته اولی که در مورد مقایسه کردن به نظرم می‌رسد این است که؛ گاهی اوقات برخی افراد (که خودم هم هرازگاهی در زمره همان برخی می‌گنجم) برای همراهی با اطرافیانشان دست به مقایسه می‌زنند و لزوماً به معنای اهمیت موضوع مورد بحث و مقایسه برایشان نیست (و به نوعی برای رقابت در این مارتن بعضاً بی‌انتهای کم نیاوردن است).

نکته دیگری که می‌خواهم بیان کنم این است که علاوه بر اینکه مهم است بفهمیم هم خودمان و هم دیگران در حال مقایسه چه چیزهایی هستیم شاید مهم باشد که بعد از آن سوال دیگری را هم از خودمان بپرسیم: ما چگونه در حال مقایسه کردن هستیم؟ 

به جواب این سوال که فکر کردم یاد یک نوع مقایسه افتادم که دوست دارم نام آن را بگذارم؛ مقایسه‌های حقیرانه. چرا که فکر می‌کنم اینگونه مقایسه کردن‌ها، ناشی از عزت نفس پایین فرد مقایسه‌گر است. به عنوان چند نمونه از این مقایسه‌ها، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • دوستم نمی تواند و یا شاید  در حد خودش نمی بیند مقاله معتبر دادن را . حالا که من صحبت از مقاله معتبر دادن می کنم او می‌گوید خیلی کار سختی نیست که. فلانی تا حالا سه تا مقاله داده است.
  • دوست دیگری در درسی نمره پایینی می آورد و چون خوشحالی من از نمره خوبم را تاب نمی آورد می گوید: راستی خبر داری که فلانی از تو 1 نمره بیشتر شد!
  • من با کلی ذوق به یکی از اطرافیانم می‌گویم: فلان ماشین متوسط بازار را می‌خواهم بخرم. او می‌گوید خوب است و ... راستی از فلانی خبر داری فلان ماشین مدل بالا را خریده است. کلاً آنها با داشته‌هاشون خوش هستند ولی ما با این اسباب‌بازی ها و در واقع نداشته‌هامون!
  • ...

در کل فکر می‌کنم فرآیندی که در این نوع از مقایسه‌های حقیرانه در ذهن فرد مقایسه‌گر رخ می‌دهد به این ترتیب است که: نخست خودش را با من (مخاطب نوعی) مقایسه می‌کند و بعد آن می‌فهمد که شکاف عمیقی در موضوع مورد مقایسه بین من و او وجود دارد. این شکاف فشار روحی و روانی زیادی را به او تحمیل می‌کند. حالا برای رهایی از این فشار، به نوعی با مقایسه من با فرد دیگر احتمالاً فشار را به جای دیگری منتقل می‌کند یا شاید هم خودش را از صورت مسئله جدا می‌کند، تا در محیطی به زعم خود آرامتر به زندگی حقیرانه خود ادامه دهد.

دوشنبه, ۲۷ دی ۹۵ ۱ نظر