روزنوشته های بهروز ایمانی‌ مهر

#نوشتن_را_دوست_دارم
روزنوشته های بهروز ایمانی‌ مهر
:: می‌نویسم نه از آن رو که حرفی برای گفتن دارم؛ بلکه به این خاطر:
"که بیشتر فکر کنم".
"که بهتر و درست‌تر و دقیق‌تر فکر کنم".
" که بیشتر کتاب بخوانم".
" که دایره ندانستنی‌ها و نفهمیدنی‌هایم روز به روز وسیع‌تر شود".
"که ...".

آخرین نوشته‌ها

آخرین نظرات

پیوندها | * دوستان متممی‌ام

   راستش را بخواهید (!) نوشته چهارمم قرار نبود این نوشته باشد و داشتم مطلب دیگری را آماده می‌کردم تا منتشر کنم. کمی که بیشتر دقت کردم، دیدم باز دارم از چیزی که صرفاً مطابق میل‌ام نیست می‌نالم.
باز که بیشتر فکر کردم، فهمیدم ته ذهنم (و در واقع مدل ذهنی‌ام) از راه‌انداختن این وبلاگ و پیش از نوشتن نوشته‌ها، این بوده که: "من چقدر می‌فهمم و دغدغه جامعه رو دارم و روشنفکرم و به غیر از من و اندک افراد دیگری در این کشور، کسی به فکر این مردم نیست." (نوشتن این عبارت – حداقل برای من- بسیار شرم‌آور است ولی بالاخره بوده و ته ذهنم رسوب کرده است. احتمالاً این مورد یکی از نظریه‌های مورد استفاده یا به تعبیر کریس آرگریس؛ Theories-in-use من است.) 

 

نمی‌دانم تنها این مدل ذهنی باعث شد روح نوشته‌های قبلی‌ام به این سمت و سویِ گلایه از جامعه و اطرافیان برود یا خیر.

به هر حال خواستم از همین تریبون اعلام کنم (و طبیعتاً خودم را خیلی بیشتر متعهد کنم) که: از امروز سعی می‌کنم از این موضع شاکی بودن فاصله بگیرم و هر روز به جنبه‌های مثبت و زیبایی‌های زندگی در این جامعه و در بین همین مردم، خیلی بیشتر از گذشته فکر کنم. چیزی که حدس می‌زنم به زودی حتی در اینجا و روزنوشته‌های بعدی هم بتوانم اثراتش را ببینم.

 

يكشنبه, ۲۳ آبان ۹۵

دیدگاه‌ها  (۰)

هیچ دیدگاهی تاکنون ثبت نشده است

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">